عاشق خانواده ام هستم
عاشق خانواده ام هستم

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
  او یقینا پی معشوق خودش می آید
 پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
 مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد
عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز . . .





:: برچسب‌ها: سمیرات,
نويسنده : عبدالنبی سمیرات